تأثیر رضایت واقعی شاکیه در زنای به عنف
کلمات کلیدی:
مرجع صدور: شعبه 30 دیوانعالی کشور
چکیده: عدم احراز عنف بودن زنا، ملازمه با احراز رضایت شاکیه ندارد و حسب مورد حق مطالبه ارشالبکاره، مهرالمثل یا هر دو را دارد.
مستندات مواد 10 و 231 و 658 قانون مجازات اسلامی 1392
تاریخ رای نهایی: 1393/08/20 شماره رای نهایی: 9309970908600198
خلاصه جریان پرونده
خانم ح. درتاریخ 13/04/91 ضمن شکایتی که خطاب به دادسرای عمومی و انقلاب بوده لیکن مستقیماً به دادگاههای کیفری استان خراسان رضوی تقدیم و به شعبه پنجم آن دادگاه ارجاع میگردد اعلام میدارد: آقای ص. با سوءنیت و نقشه قبلی و با وعده و وعید ازدواج و تشکیل زندگی با اینجانب طرح دوستی برقرار نموده و بنده به ایشان اعتماد کرده تا اینکه در تاریخ 11/04/93 بر خلاف میل و رضایت بنده به اینجانبه تجاوز نموده و موجبات ازاله بکارت مرا ایجاد کرده و تقاضای رسیدگی و معرفی خود به پزشکی قانونی را نموده است. دادگاه در تاریخ 13/04/91 از شاکیه تحقیق، اظهار میدارد: من 2 سال و 6 ماه پیش با ص. آشنا شدم وی از طریق شماره من با من تماس گرفته و بحث خواستگاری را مطرح کرد حتی گفت که با برادرم تماس گرفته و گفته بود تا مدتی دیگر به خواستگاری من خواهد آمد و میخواست که با من آشنایی داشته باشد و من هم قبول کردم ولی با مکر خواستگاری را به تأخیر میانداخت تا اینکه گفت مامان و بابا راضی نمیشوند من هم در این مدت افسردگی گرفتم و این جوری شد و حالا دیگر نمیتوانم از این موضوع بگذرم. در پاسخ این سئوال که زنای مورد ادعای شما در کجا و در چه زمانی رخ داده است؟ اظهار میدارد در یک سوئیت که آدرس دقیق آن را ندارم و در تاریخ 11/04/91 در اوایل شب در همان سوئیت که شب آنجا ماندیم و صبح آمدیم با هم خارج شدیم. در پاسخ این سئوال که مشخصات بدنی متهم را میتوانید بگویید اظهار میدارد: بلی لکههایی مانند ماه گرفتگی وجود دارد و در پشت وی نیز چند خط درشت وجود دارد. در پاسخ این سئوال که چرا مقاومت نکردی؟ اظهار داشته: من گریه میکردم و راضی نبودم او مرا اغفال کرد. در پاسخ این سئوال که دخول کرد یا خیر؟ اظهار داشته: … دخول کرد و … دادگاه وی را جهت معاینات لازم به پزشکی قانونی معرفی مینماید. پاسخ واصله از پزشکی قانونی….. حاکی از آنست که از نامبرده در ساعت 30/8 مورخ 14/04/91 معاینه به عمل آمد، پرده بکارت مدخوله میباشد و ضمناً نمونه جهت بررسی وجود مایع منی به آزمایشگاه ارسال شد که نتیجه آن متعاقباً اعلام میگردد. پس از آن دادگاه دستور جلب متهم را داده که وی دستگیر و معرفی میگردد و در تاریخ 01/05/91 در دادگاه کیفری استان از وی تحقیق، وی که خود را 29 ساله، و دارای عیال معرفی مینماید اظهار میدارد: دو سال است شاکیه را میشناسم قصدم از آشنایی با وی ازدواج بود اما بعد فهمیدم خانوادهاش قاچاقچی هستند منصرف شدم اما او دست بردار نیست. در پاسخ این سئوال که حدود ارتباط شما با هم چقدر بود؟ اظهار میدارد: تنها گفتگوی تلفنی. در مورد نشانیهایی که شاکی از بدن متهم داده از وی سئوال میشود؛ در مورد خطهای پشت خود اظهار میدارد: پیراهنم بالا بوده شاکیه مشاهده کرده و در دیگر مورد ادای توضیح را به بعد از معرفی وکیل موکول مینماید. دادگاه اتهام ارتکاب زنای به عنف با شاکیه را به وی تفهیم که منتهی به ازاله بکارت شاکیه شده، اظهار میدارد: قبول ندارم وکیل میگیرم حرف میزنم. دادگاه قرار بازداشت موقت متهم را صادر و اعلام میدارد و متعاقب آن به پلیس امنیت اخلاقی دستور میدهند تا سوابق کیفری متهم را اخذ و وی را به پزشکی قانونی معرفی تا اعلام دارند در … وی لکههای شبیه ماه گرفتگی یا غیر آن وجود دارد یا خیر و مراتب را اعلام دارند. پزشکی قانونی مشهد پس از معاینه متهم اعلام میدارد: مورد معاینه قرار گرفته یک لکه کوچک (ماه گرفتگی) و یک ناحیه تغییر رنگ پوستی (ضایعه پوستی) مشهود است…. ضمناً اعلام گردیده فاقد سابقه محکومیت کیفری است. دادگاه در جلسه فوقالعاده مورخ 04/05/91 از شاکیه و متهم تحقیق مینماید، شاکیه اظهار میدارد: متهم حاضر با وعده ازدواج مرا اغفال کرد با من زنا کرد و ازاله بکارت نمود. نخست وعده ازدواج داد ولی کم کم جا خالی کرد و حاضر نشد من مجبور شدم شکایت نمایم. آخرین بار نیز در برج چهار امسال با من زنا کرد. و متهم پس از شنیدن اظهارات شاکیه اظهار میدارد: قبول دارم اشتباه کردم الآن زنم در عقد است البته با زنم نزدیکی کردهام اما به هر حال هنوز در خانه پدرش است به منزلم نیامده است. دادگاه اتهام ارتکاب زنای به عنف معالاحصان را به متهم تفهیم نموده، اظهار میدارد: زنا را قبول دارم اما به زور نبوده است ازاله بکارت را قبول دارم تقاضا دارم اجازه دهید با شاکیه گفتگو نمایم شاید صلح کردیم. شاکیه اظهار میدارد: دادگاه نسبت به جبران خسارت تعیین تکلیف کند یا با من ازدواج کند یا ارشالبکاره پرداخت نماید. سپس دادگاه موضوع ارشالبکاره را به کارشناس ارجاع مینماید و قرار بازداشت موقت را نیز فک و به قرار وثیقه به مبلغ یک میلیارد ریال تبدیل مینماید و متهم در تاریخ 05/05/91 وثیقه را تودیع و با صدور قرار قبولی آن از زندان آزاد میگردد. کارشناس واحد میزان ارشالبکاره شاکیه را 75 عدد سکه طلای کامل اعلام نموده است که مورد اعتراض وکلای طرفین واقع و موضوع به هیئتی از کارشناسان سه نفره ارجاع میگردد و هیئت کارشناسی همان 75 سکه تمام بهار آزادی را به عنوان ارشالبکاره شاکیه با توجه به جهات مؤثره در قضیه تعیین و اعلام میدارد که ایضاً مورد اعتراض وکیل شاکیه قرار گرفته و دادگاه مستنداتی از رأی مطالبه نموده که ارائه کرده و پس از آن قرار ارجاع امر به هیئت 3 نفره دیگر از کارشناسان ارجاع گردیده لیکن علیالظاهر وکیل شاکیه حقالزحمه کارشناسان را تودیع ننموده و کارشناسی اخیر انجام نشده دادگاه دستور تعیین وقت رسیدگی و احضار طرفین و وکلای آنان را داده و آقای … وکیل دادگستری نیز وکالت متهم را عهدهدار شده (ظاهراً به جای وکیل قبلی ادامه وکالت داده). جلسه مقرر در تاریخ 28/05/92 با حضور نماینده دادستان، شاکیه و وکیل وی و متهم و وکیل وی که حضور یافتهاند تشکیل و شاکیه شکایت خود را به شرح آنچه قبلاً گفته بیان داشته. وکیل شاکیه اظهار داشته: با توجه به مقررات جدید قانون مجازات اسلامی موکله باکره بوده علاوه بر ارشالبکاره که توسط کارشناس تعیین شده درخواست و مطالبه مهرالمثل را نیز دارم. دادگاه اتهام ارتکاب زنای به عنف و معالاحصان را به متهم تفهیم نموده، اظهار داشته: این کار به زور نبوده است با خواسته این خانم بوده و حدود 5/1 تا 2 سال با این خانم ارتباط داشتهام قرار بوده با هم ازدواج کنیم به دفعات با این خانم نزدیکی کردهام …. من در فرودین سال 91 ازدواج کردهام آن موقع زنم در عقد بود ولی پس از ازدواج با این خانم نزدیکی نکردهام … در ادامه دفاعیاتش ادعا نموده که شاکیه صیغه وی بوده است. در پاسخ این سئوال که چرا تاکنون معترض این مطلب نشده؟ اظهار میدارد: من روحیهام خراب بوده اختیاری به حرفهایم نداشتهام … شاکیه پس از شنیدن اظهارات متهم اظهار مینماید: علت اینکه این آقا هر وقت میخواست به تقاضایش تن میدادم این بود که متهم مرا ازاله بکارت کرده بود و قول ازدواج داده بود و میگفت اگر نیایی دختر 14 ساله زیاد است من برای اینکه او را از دست ندهم و حیثیت من از دست رفته بود راضی میشدم من افسردگی پیدا کردم و تحت نظر روانپزشک هستم و دروغ میگوید که مرا صیغه کرده است … دادگاه اظهارات و مدافعات وکلای شاکیه و متهم را استماع نموده و آخرین دفاع متهم را اخذ نموده، در مقام آخرین دفاع اظهار میدارد: ما با هم محرم بودیم این اتهام را قبول ندارم و متعاقب ختم جلسه دادگاه در تاریخ 03/06/92 ختم رسیدگی را اعلام و با اکثریت آراء به شرح دادنامه شماره 9209977519200201-13/06/92 به صدور رأی مبادرت نموده. در خصوص اتهام آقای ص. به ارتکاب زنای به عنف و معالاحصان با استدلال منعکس در دادنامه رأی بر برائت وی صادر میگردد ولیکن در خصوص اتهام وی دایر بر ارتکاب زنا با توجه به شکایت شاکیه و دو نوبت اقرار صریح متهم در محضر دادگاه و ملاحظه گواهیهای پزشکی قانونی و حدود دو سال مراودات نامشروع وی با شاکیه و دیگر شواهد و قرائن موجود از طریق حصول علم عادی انتساب بزه را محرز و مسلم دانسته و به استناد مواد 211 و 222 و 229 قانون مجازات اسلامی وی را به تحمل یکصد ضربه شلاق به عنوان حد زنا و تراشیدن موی سر و یک سال تبعید محکوم مینماید. و در خصوص درخواست شاکیه و وکیل مدافع وی مبنی بر صدور حکم محکومیت متهم به پرداخت مهرالمثل و ارشالبکاره با این استدلال که خانم ح. با اعتماد وی به قول ازدواج متهم به زنا راضی میشده و با توجه به مطاوعه شاکیه و اینکه زنا با فریب و اغفال مشارالیها مبنی بر وعده ازدواج واقع شده و با این وصف و عدم احراز عنف یا اکراه نامبرده مستحق دریافت مهرالمثل و ارشالبکاره نمیباشد، حکم به رد درخواست وی صادر و اعلام مینمایند. رأی حضوری و قابل تجدیدنظر در دیوانعالیکشور توصیف شده. لازم به ذکر است که دو نفر از اعضاء دادگاه مطاوعه شاکیه را متکی به دلیل ندانسته و با استدلالی که نمودهاند علاوه بر محکومیت متهم به تحمل حد زنا نظر به محکومیت وی به پرداخت مهرالمثل و ارشالبکاره هم داشتهاند. متعاقب صدور و ابلاغ رأی مزبور به طرفین شاکیه و محکومعلیه تجدیدنظرخواهی به عمل آورده و پرونده جهت رسیدگی به تجدیدنظرخواهی آنان به دیوانعالیکشور ارسال و حسبالارجاع در این شعبه مطرح و اینک رسیدگی به درخواستهای مطروحه در دستور کار شعبه قرار دارد. مفاد لوایح وکلای تجدیدنظرخواهان حین شور قرائت میگردد.
رای دیوان
در خصوص تجدیدنظرخواهی خانم ح. (شاکیه) و در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای ص. (محکومعلیه) نسبت به دادنامه فوق صادره از شعبه پنجم دادگاه کیفری استان خراسان رضوی شاکیه نسبت به قسمتی که ادعای وی در خصوص ارشالبکاره و مهرالمثل رد شده و محکومعلیه در قسمتی که حکم به محکومیت وی به اتهام ارتکاب زنا به تحمل یکصد تازیانه حد زنا و تراشیدن موی سر و یک سال تبعید صادر گردیده؛ نظر به اینکه جرم در زمان حاکمیت قانون سابق مجازات اسلامی واقع گردیده اولاً در خصوص تجدیدنظرخواهی شاکیه صرفنظر از اینکه وی ادعای عنف و اکراه نموده و این ادعا ثابت نشده لیکن عدم احراز عنف بودن زنا ملازمه با احراز رضایت شاکیه ندارد و رضایت مشارالیها از توجه به محتویات پرونده اظهارات طرفین و اعترافات صریح متهم و اینکه ازاله بکارت شاکیه منتسب به نامبرده است و خود به این امر اقرار دارد و (اظهارات وی در جلسه مقرر مورخ 04/05/91 دادگاه کیفری استان برگ 23 پرونده) احراز نمیگردد. بنابهمراتب و با توجه به فتاوی معتبر شرعی (فتوای حضرت امام خمینی (ره) جلد چهارم در تحریرالوسیله مسئله 5 صفحه 584 و نظر صاحب جواهر و بعض دیگر از آیات عظام) که مقررات ماده 658 قانون مجازات اسلامی 1392 نیز مؤید موضوع است نامبرده استحقاق ارشالبکاره یا مهرالمثل را داشته؛ ثانیاً در خصوص تجدیدنظرخواهی محکومعلیه نیز همانگونه که فوقاً اشاره شد جرم در زمان حاکمیت قانون مجازات اسلامی سابق واقع شده، لذا استناد به مقررات قانون مجازات اسلامی لاحق در صورتی مجاز است که مساعد به حال متهم باشد حال آنکه مجازات تعیین شده مستند به قانون مجازات اسلامی لاحق است و اخف به حال متهم نیست و لذا تجدیدنظرخواهی وکلای تجدیدنظرخواهان در قسمتهای تجدیدنظرخواسته وارد است و مستنداً به بند 4 شق ب ماده 265 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری رأی در قسمتهای مورد اعتراض نقض و رسیدگی مجدد را به شعبه همعرض دادگاه کیفری استان خراسان رضوی ارجاع مینماید. این رأی قطعی است.
رئیس شعبه سیام دیوانعالیکشور ـ عضو معاون
کریمپور ـ دُرّی