موانع تحقق بزه زنای به عنف
کلمات کلیدی: زنای به عنف
مرجع صدور: شعبه 30 دیوانعالی کشور
چکیده: احراز رابطه دوستی بین شاکیه و متهم، مانع از تحقق بزه زنای به عنف است.
مستندات
تاریخ رای نهایی: 1393/07/19 شماره رای نهایی: 9309970908600170
خلاصه جریان پرونده
حسب محتویات پرونده خانم م. در مورخه 09/03/92 طی شکایتی اعلام نموده که حدود یک هفته پیش با فردی به نام ب. آشنا شدم و ایشان به من پیشنهاد ازدواج داد، من با سن کمی که داشتم جواب رد دادم چندین بار ایشان از من خواست که به منزلشان بروم که نرفتم، نحوه آشنایی من با ایشان از طریق خرید بود. چون ایشان مغازه دارد نهایتاً یک روز با خواهرش در خیابان مرا سوار ماشین کردند در سطح شهر باهم گشتیم لیکن حرفی از خواستگاری شد من جواب رد دادم از ترس پدرم موضوع را به خانوادهام نگفتم تا اینکه یک روز در خیابان … در حین آمدن از مدرسه جلوی مرا گرفت و گفت بیا تو را برسانم من با توجه به اینکه بچه مسلمان بود و قبلاً نیز سوار خودروی ایشان شده بودم سوار شدم که مجدداً بیان داشت میخواهم خانوادهام تو را ببیند که مخالفت کردم، حتی از خودرو پیاده شدم و مجدداً با اصرار او در خیابان سوار شدم مرا جلوی منزلشان در …. برد. وقتی جلو درب رسیدیم درب خودرو را قفل و بهوسیله ریموت درب حیاط را باز کرد من اعتراض کردم و گفتم چرا درب خودرو را قفل کردید که ایشان گفتند ترسیدم دوباره پیاده شوید به همین خاطر درب را قفل کردم به این رفتار او شک کردم داشتم از حیاط فرار میکردم که جلوی مرا گرفت و با حیله و نیرنگ که خانواده من منتظر توست مرا به طبقه سوم برد مرا داخل منزل برد متوجه شدم داخل منزل کسی نیست شروع به دادوفریاد کردم ایشان هیچ توجهی نکردند مرا داخل اتاق کشاند و بهزور به من تجاوز کرد و باعث بیآبرویی من شد. موضوع تجاوز را از پدرم ترسیدم به خواهرم گفتم و او بلافاصله به کلانتری آمد و موضوع را به کلانتری اطلاع داده، وقتی ایشان به من تجاوز کرد گفت ناراحت نباش تو را نزد پزشک متخصص میبرم تا تو را به حال اول برگرداند و کسی هم شک نمیکند. من از دکتر رفتن ترسیدم و نرفتم. متهم ب.، 22 ساله، توسط مأمورین دستگیر و در تحقیق اولیه از وی در مرجع انتظامی در مورد تجاوز به شاکیه اظهار داشته: قبول دارم از طریق یکی از دوستانم از طریق تلفن همدیگر را دیدیم باهم بیرون رفتیم حتی خواهرم را ایشان دید و به خواهرم گفتم من با این خانم دوست هستم و در مورد تجاوز به وی گفته من ایشان را منزل بردم با میل و رغبت خودش بوده و هیچ زوری در کار نبوده است. شاکیه به پزشکی قانونی معرفیشده و مرجع مذکور پس از معاینه مشارالیها اعلام نظرکرده که با توجه به عواملی اظهارنظر در ارتباط بازمان حدوث آن امکانپذیر نبوده و لازم است جهت معاینه مجدد 3-2 روز بعد مراجعه نماید. شاکیه نیز در بازپرسی دادسرای ناحیه …. تهران اظهار داشته: 3 یا 4 ماه با ب. در تماس بودم بهصورت تلفنی و بعضاً در خیابان همدیگر را میدیدیم و با ماشینش که پراید است در شهر میگشتیم تا اینکه هفته قبل به بهانه اینکه لباس خود را عوض کند و باهم بیرون برویم بهاتفاق وارد منزل نامبرده شدیم نتوانستم جلوی او را بگیرم … به من تجاوز کرد … از او شکایت دارم به من گفت به کسی نگو تا ببرم دکتر دوباره ترمیم کنیم قبول نکردم. متهم ب. نزد قاضی کشیک دادسرا گفته است: بهزور او را منزل نبردم، خواست هر دو طرف بوده که با این خانم این کار را کردم یعنی نمیدانم چکار کردم … نمیدانم نزدیکی کردم یا نکردم. پرونده به شعبه …. بازپرسی دادسرای ناحیه …. تهران ارجاع شده است. پزشکی قانونی پیرو نظریه قبلی زمان حدوث را دو هفته اخیر اعلام کرد و نیز اعلام نظر کرده که در معاینه از دبر آثار ظاهری مشهود نیست. سپس بازپرس در خصوص شکایت شاکیه خانم م. علیه ب. دایر به تجاوز به عنف عقیده به صلاحیت رسیدگی دادگاه کیفری استان ابراز نموده و در خصوص اتهام آدمربایی متهم فوقالذکر قرار منع تعقیب صادر و به موافقت دادیار اظهارنظر رسیده، سپس پرونده در شعبه …. دادگاه کیفری استان تهران مطرح شده و متهم آقای … از وکلای دادگستری را بهعنوان وکیل خود معرفی کرده است و با تقدیم لایحه دفاعیات خود از موکلش را تقدیم دادگاه کرده است. در جلسه دادرسی مورخه 20/06/92 شاکیه اظهار داشته: این آقا به بهانه عوض کردن لباسهایش مرا به خانهشان کشاند و بهزور به من تجاوز کرد، از وی بهعنوان تجاوز به عنف شکایت دارم. متهم نیز پس از تفهیم اتهام زنای به عنف به وی اظهار داشته: ایشان کلاً دو بار به منزل ما آمدهاند ما قصد ازدواج داشتیم حتی خواهرم نیز در جریان بود. ایشان راضی به ازدواج بود ولی پدرش راضی نبود بعد قرار شد مدتی رفاقت کنیم تا درس ایشان تمام شود بعد برای ازدواج اقدام کنیم. دومین بار که خانه آمد گفتم بیا باهم صحبت کنیم زمانی که ایشان در منزل بود دوستم به نام م. زنگ زد و گفت بیا برویم …. گفتم باشد بعد به شاکی گفتم بیا با ماشین برسانمت چون میخواهم با م. به …. بروم گفت من خودم میروم و رفت و یک روز دیگر که ما مهمانی داشتیم زنگ زد و با قهر گفت بیا برویم کارت دارم گفتم مهمان داریم و گوشی را قطع کردم تا اینکه روز شنبه به من زنگ زد که من رفتم دکتر و همچون اتفاقی افتاده است. از متهم سؤال شده: آیا با شاکیه نزدیکی کردهای یا خیر؟ که جواب داده: خیر. دادگاه از متهم سؤال نموده: ایشان توسط چه کسی ازاله بکارت شده؟ که جواب داده: نمیدانم از خودش بپرسید. سپس دادگاه از شاکیه سؤال نموده توسط چه کسی و در کجا ازاله بکارت شدهاید؟ که شاکیه جواب داده: توسط متهم و در خانه خودشان همان خرداد که به خانهشان رفتم کلاً من یکبار بیشتر به خانهشان نرفتهام. از متهم سؤال شده: در این مورد چه میگویید؟ جواب داده: خانه ما آمدهاند ولی من با ایشان نزدیکی نکردهام. در مورد اظهاراتش نزد بازپرس متهم گفته: تحتفشار بودم. وکیل مدافع متهم نیز در دفاع از موکلش اظهار داشته: از شاکیه سؤال شده متهم از وی خواستگاری کرد یا خیر که شاکی اظهار داشته: خواهرش از من و از خانوادهام سؤال کردند از خواستگاری. وکیل متهم اظهار داشته: نشانههای اجبار روی بدن شاکی وجود نداشته پس اجبار و عنفی در کار نبوده است. از شاکیه سؤال شده: آیا راضی به دخول بودید یا خیر؟ که جواب داده: راضی نبودم وقتی جیغ زدم پاشد و پنجره را بست. متهم در آخرین دفاع نیز اتهام زنای به عنف را نپذیرفته و گفته است: من این کار را انجام ندادهام. سپس اکثریت هیئت دادگاه پس از اعلام ختم رسیدگی در خصوص اتهام آقای ب. دایر به ارتکاب زنای به عنف موضوع شکایت خانم م. با توجه به محتویات پرونده اظهارات شدیداً متناقض شاکیه در مورد نحوه رفتن به منزل متهم و رابطه دوستی بین آنان دلیل کافی بر عنف بودن زنای ارتکابی متهم وجود ندارد؛ علیهذا دادگاه به استناد بند الف ماده 177 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری و قاعده درأ رأی بر تبرئه متهم از زنای به عنف صادر مینماید. النهایه با توجه به اقرار متهم به داشتن رابطه جنسی با شاکیه در دادسرا و قرائن موجود در پرونده که مفید علم عادی به زنا میباشد دادگاه به استناد مواد 230 و 211 قانون مجازات اسلامی 1392 به تحمل یکصد ضربه تازیانه بهعنوان حد شرعی محکوم مینماید و پس از ابلاغ رأی شاکیه خانم م. با تقدیم لایحهای به دادنامه صادره اعتراض نموده و پرونده برای رسیدگی به اعتراض وی به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع شده است. لایحه اعتراض شاکیه هنگام شور قرائت خواهد شد.
رای دیوان
در خصوص تجدیدنظرخواهی خانم م. نسبت به دادنامه به شماره فوقالذکر صادره از شعبه … دادگاه کیفری استان تهران که بهموجب آن در خصوص اتهام انتسابی به آقای ب. دایر به زنای به عنف با شاکیه حکم برائت و از جهت ارتکاب زنا به یکصد ضربه حد زنا محکوم گردیده است؛ با توجه به اینکه ایراد و اعتراض موجهی که موجبات نقض دادنامه را ایجاب نماید به عمل نیامده و علم حاصله برای اکثریت هیئت دادگاه با توجه به محتویات پرونده و موارد مذکور در استدلال دادگاه برای صدور حکم محکومیت به نحو متعارف بوده است، لذا با رد اعتراض مستنداً به بند الف ماده 265 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری دادنامه تجدیدنظرخواسته را ابرام مینماید. رأی صادره قطعی است.
رئیس شعبه سیام دیوان عالی کشور ـ عضو معاون
کریمپور ـ اکبری